قاعده و قانونی را بر هم زدن. آیینی را برانداختن. متروک ساختن عادت و امر معمول: اگر بشکنم این بیعت را... یا بشکنم رسمی از رسمهای آن... ایمان به قرآن نیاورده ام. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 317). سر دو چشم تو گردم که گاه لطف نگه چو جود شاه جهان رسم انتظار شکست. ثنای مشهدی (از ارمغان آصفی)
قاعده و قانونی را بر هم زدن. آیینی را برانداختن. متروک ساختن عادت و امر معمول: اگر بشکنم این بیعت را... یا بشکنم رسمی از رسمهای آن... ایمان به قرآن نیاورده ام. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 317). سر دو چشم تو گردم که گاه لطف نگه چو جود شاه جهان رسم انتظار شکست. ثنای مشهدی (از ارمغان آصفی)